دورهای در معجزات | ۸ شهریور ۱۴۰۳
۸ شهریور ۱۴۰۳
دورهای در معجزات
برادر، جنگ با خودت تقریباً پایان یافته است.پایان سفر در مکان صلح است.آیا اکنون صلحی را که در اینجا به تو تقدیم شده است را نمیپذیری؟این «دشمن» که به عنوان یک مزاحم برای صلحت با او جنگیدی، در اینجا، در برابر بینایی تو، به دهندهٔ صلحت تبدیل شده است.«دشمن» تو خود خداوند بود، که هر گونه تعارض، پیروزی و حملهای برای او به کلی ناشناخته است.او تو را کاملاً، تماماً و تا ابد دوست دارد.فرزند خداوند در حال جنگ با آفریدگار خود، وضعیتی مضحک است همانند غرش خشمگین طبیعت بر باد، و اعلام اینکه آن دیگر بخشی از خودش نیست.آیا طبیعت هرگز میتواند این را محقق کند، و آن را حقیقی سازد؟همچنین در اختیار تو نیست که بگویی چه چیزی باید بخشی از تو باشد و چه چیزی جدا نگه داشته شود.